شهادت امام رضا علیه السلام

شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد

شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد

شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد

شهادت امام رضا علیه السلام بنابه قول مشهور در بین شیعه در روز ۳۰ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری واقع گردیده است. آن حضرت توسط مامون خلیفه عباسی و با خورانده شدن سم به شهادت رسیدند.

تاریخ شهادت امام رضا علیه السلام

درباره تاریخ شهادت امام رضا علیه السلام گفتار مورخان و سیره‌نگاران مختلف است:

شیخ مفید در مسارالشیعه، آن را در روز ۲۳ ذی القعده سال ۲۰۳ می‌داند.

به همین جهت، برای زیارت آن حضرت در این روز تأکید فراوانی به عمل آمده. برخی، روز ۲۳ ماه رمضان را روز شهادت آن حضرت دانستند.

عده‌ای هم، شهادتش را در ماه صفر ذکر کرده‌اند ولیکن برخی از آنان روز چهاردهم، برخی روز هفدهم و برخی دیگر

آخرین روز صفر را تاریخ شهادتش می‌دانند.

معروف و مشهور میان علما و مورخان شیعه آن است که آن حضرت در آخرین روز ماه صفر سال ۲۰۳ قمری در طوس

به شهادت رسید و این، گفتار شیخ مفید در ارشاد نیز است.

بیان های مختلف در مورد شهادت امام رضا علیه السلام

مرگ در اثر زیاد خوردن انگور

ابن اثیر، طبرى، ابوالفداء، ابن العبرى، یافعى و ابن خلکان درباره نحوه درگذشت امام رضا علیه السلام نوشته‌اند امام بر اثر زیاد خوردن انگور وفات نمود.

سید جعفر شهیدی پس از نقل این نظر آن را مردود دانسته در مورد آن می گوید:

راستى که این حرفها عجیب است.

آخر چگونه انسان مى تواند چنان پرخورى را درباره یک آدم معمولى بپذیرد تا چه رسد به امامى که همه به دانش، حکمت، زهد و پارسائیش اعتراف داشتند.

مسموم شدن بدون بیان علت

عده اى در این باره فقط خود حادثه را گزارش کرده اند ولى هیچ گونه ذکرى از علت آن ننموده اند و فقط بر سبیل تردید چنین آورده اند: «گفته مى شود که او مسموم شد و درگذشت ».

(مانند یعقوبى در جلد دوم ص ۸۰ از تاریخش)

مسموم شدن به دست عباسیان

عده اى دیگر مسموم شدن امام را پذیرفته اند ولى معتقدند که این جنایت به دست عباسیان صورت گرفت.

سید امیرعلى داراى همین عقیده بود که احمد امین نیز بدان اشاره کرد او خود گفته است:

«اگر براستى او را مسموم کرده باشند،

حتما این سم را کسى غیر از مامون به او خورانیده، یعنى یکى از مدعیان حکومت براى خاندان عباسى».

وفات به مرگ طبیعی

برخى دیگر گفته اند که امام به مرگ طبیعى درگذشت و هرگز مسمومیتى در کار نبود.

براى اثبات این موضوع دلایلى ذکر کرده اند. یکى از این افراد «ابن جوزى » است که پس از نقل قول از دیگران که نوشته اند

پس از یک استحمام در برابر امام علیه السلام بشقابى از انگور که بوسیله سوزن زهرآلود مسموم شده بود،

نهادند و او با تناول انگورها مسموم شده بدرود حیات گفت، ابن جوزى مى نویسد که این درست نیست که بگوییم مامون عامل مسموم کردن وى بوده باشد. چه اگر این طور بود پس چرا آن همه در مرگ امام ابراز حزن و اندوه مى کرد.

این حادثه چنان بر مامون گران آمد که از شدت اندوه چند روز از خوردن و آشامیدن و هرگونه لذتى چشم پوشیده بود.

دکتر احمد محمود صبحى نیز چنین پنداشته که داستان مسمومیت امام رضا علیه السلام از مطالب ساختگى  شیعه است که هرگز بین موقعیت امام در نزد مامون که از آن همه ارجمندى برخوردار بود با خورانیدن سم به او، تناقضى احساس نمى کنند.

مسموم شدن به دست مامون

کسانى که بر این عقیده اند گروه بزرگى را تشکیل مى دهند که ابن جوزى نیز بدان ها اشاره کرده است.

و شیعیان بطور کلى این نظر را تایید کرده اند.

شیخ مفید می نویسد:

آن دو یعنى مامون و امام رضا علیه السلام با همدیگر انگورى را تناول کردند سپس امام علیه السلام بیمار شد و مامون نیز خود را به بیمارى زد!!!

از اهل سنت و دیگران نیز گروه بسیارى از دانشمندان و مورخان هستند که منکر مرگ طبیعى امام علیه السلام بوده و یا لااقل مسمومیت وى را قولى مرحج دانسته اند.

مانند این افراد:

پیشگویى امام رضا علیه السلام و اجدادشان از شهادت آن حضرت

رویداد شهادت امام رضا علیه السلام بوسیله زهر در شهر طوس در روایاتی از پیامبر یا ائمه اطهار علیهم السلام سال ها پیش از آن حضرت پیش بینی شده بود. به عنوان نمونه شیخ صدوق به سند خود از نعمان بن سعد روایت کرده که گفت:

امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه‎السلام فرمود:

سَیُقتَلُ رَجُلٌ مِن وُلِدی بِاَرض خُراسان بِالسَّمَّ ظُلماً اِسمُهُ اِسمِی وَ اِسمٌ اَبیهِ اِسمٌ اِبن عمران مُوسی اِلا فَمَن زارَهٌ فِی غُربَتهِ غَفَراللهُ ذُنوبَهٌ ما تقدّم منها و ما تَاَخَّر و لو کانَت مثل عَدَدِ النُّجومِ و قطر الامطار وَ وَرَقِ الاشجار.

به زودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان از روی ستم و جور به زهر کشته می‎شود، اسم او اسم من، و اسم پدرش اسم موسی بن عمران است بدانید هر کس او را در غربتش زیارت کند،

خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‎آمرزد و لو این که به تعداد ستارگان و قطرات باران و برگ درختان باشد.

و سید هاشم بحرانی در مدینه المعاجز می‎نویسد:

از سلیمان بن حفص مروزی روایت شده که گفت: از موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که می‎فرمود:

ان ابنی علیّاً مَقتُولٌ بالسّمٌ مَدفُونٌ اِلی جَنبِ هارُون بِطُوس مَن زارَهٌ کَمَن زارَ رَسُول الله؛

پسرم علی را با سم مظلومانه به قتل می‎رسانند و او در جنب قبر هارون در طوس مدفون می‎شود،

کسی که او را زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت نموده است.

همچنین دسته ای از روایات از خود امام رضا علیه السلام نقل شده که در آنها از شهادت خود به دست مامون و از دفنش در طوس کنار قبر هارون خبر داده است،

از جمله:

اباصلت هروی گفت:

شنیدم از امام رضا علیه السلام که می‎فرمود:

به خدا نیست از ما ائمه احدی، مگر این که کشته یا شهید می‎شود.

عرض شد: ای فرزند رسول خدا، پس ترا چه کسی به قتل می‎رساند؟

فرمود:

بدترین مخلوق خدا در زمان خودم مرا به زهر می‎کشد، و سپس در یک خانه تباه شده در دیار غربت دفن می‎کنند.

آگاه باشید هر کس مرا در غربتم زیارت کند خداوند به او اجر صدهزار شهید و صدهزار صدیق و صدهزار حج و عمره کننده و صدهزار جهادگر می‎نویسد و در زمره ما محشور می‎گردد و در بالاترین درجات بهشت رفیق ما قرار داده می‎شود.

نحوه شهادت امام رضا علیه اسلام

شیخ مفید در کتاب ارشاد دو روایت مختلف در مورد نحوه شهادت ان حضرت به دست مامون به شرح زیر نقل می کند:

روایت اول

روزی آن حضرت با مامون طعامی خوردند و حضرت از آن طعام بیمار شد و مامون نیز خود را به تمارض زد.

سپس مفید در تفصیل این جریان غم انگیز آورده است که:

محمد بن علی بن حمزه از منصور بن بشیر از عبدالله بن بشیر روایت کرده که گفت:

مامون به من دستور داد ناخن‎های خود را بلند کنم و این کار را برای خود عادی نمایم و برای کسی درازی ناخن خود را نشان ندهم، من نیز چنان کردم، سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه به تمر هندی بود و به من گفت: این را به دو دست خود بمال، و من چنان کردم سپس برخاسته و مرا به حال خود گذارد و پیش حضرت رضا علیه السلام رفته، گفت:

حال شما چگونه است؟ فرمود: امید بهبودی دارم.

مامون گفت: من نیز بحمدالله امروز بهترم و کسی از پرستاران و غلامان به خدمت تو آمده‎اند؟

حضرت فرمود: نه.

مامون خشمناک شد و به غلامان فریاد زد که چرا به آن حضرت رسیدگی نکرده‎اند.

سپس گفت: هم اکنون آب انار بگیر و بخور که برای رفع این بیماری چاره‎ای جز خوردن آن نیست.

برادر عبدالله بن بشیر گوید:

پس به من گفت: انار برای ما بیاور، و من اناری چند حاضر کردم، مامون گفت با دست خود آن را فشار بده و من فشردم مامون آب آن را با دست خود به امام رضا علیه السلام خورانید و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از آن، دو روز بیشتر زنده نماند که از دنیا رفت.

مرحوم مفید در ادامه گزارش خود از اباصلت هروی روایت کرده که گفت:

پس از آن که مامون (در آن روز) از نزد آن حضرت بیرون رفت بر آن جناب وارد شدم، حضرت به من فرمود:

ای اباصلت اینان کار خود را کردند و زبانش به ذکر خدا گویا بود.

روایت دوم

شیخ مفید در روایت دیگر از محمد بن جهم نقل می نماید که گفت:

حضرت رضا علیه السلام انگور را زیاد دوست می‎داشت، پس قدری انگور برای آن حضرت تهیه کردند،

و در دانه‎های آن چند روز سوزن‎های زهرآلود زدند، سپس آن سوزن‎ها را کشیده و آن انگور را به نزد آن بزرگوار آوردند

حضرت به همان بیماری که پیش از این گفته شد، مبتلا بود، از آن انگور زهرآلود میل فرمود و سبب شهادتش گردید.

غسل و تدفین جسد مطهر امام رضا علیه السلام

بحار الانوار به نقل از امالى شیخ صدوق و عیون اخبار الرضا نقل می کند که:

اباصلت گفت در خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم فرمود داخل این قبه‌‌اى که هارون مدفون است برو از چهار طرف آن خاک بردار بیاور داخل قبه شدم و خاک را آوردم ملاحظه فرمود گفت این قسمت از خاک را که مربوط به طرف راست است بمن بده تقدیم کردم بو کشیده ریخت فرمود در اینجا میخواهند برایم قبر حفر کنند سنگى پدیدار خواهد شد که اگر تمام کلنگهاى خراسان را جمع کنند نمی‌توانند آن را بردارند در مورد خاکى که از پائین پا و بالاى سر آورده بودم همین فرمایش را تکرار نمود.

آنگاه فرمود:

این خاک را بمن بده که خاک مدفن من است فرمود:

در اینجا براى من قبر می‌کنند بگو هفت پله پائین روند و ضریحى بگشایند اگر امتناع ورزیدند مى‌‌گوئى باندازه یک متر لحد قرار دهند خداوند اگر بخواهد آن را وسعت می‌دهد.

پس از آماده شدن قبر در قسمت سر رطوبتى خواهى دید دعائى که بتو مى‌‌آموزم خواهى خواند لحد پر از آب مى‌‌شود و ماهى‌‌هاى کوچکى در آن می‌بینى از همان نانى که بتو می‌دهم براى آنها ریزه میکنى خواهند خورد وقتى تمام شد یک ماهى بزرگ آشکار میگردد ماهیهاى کوچک را می‌خورد بطورى که یکى هم نمی‌ماند و بعد دیده نمی‌شود.

در این موقع که ماهى بزرگ دیده نشد دست بر روى آب بگذار و دعائى که بتو مى‌‌آموزم بخوان آب فرو میرود و چیزى از آن باقى نمى‌‌ماند تمام این کارها را در پیش مأمون انجام بده پس از آن فرمود:

فردا میروم پیش این نابکار وقتى خارج شدم اگر سرم پوشیده نبود با من حرف بزن جواب میدهم چنانچه سرم پوشیده بود با من صحبت مکن.

اباصلت گفت:

صبحگاه فردا لباس پوشید در محراب بانتظار نشست در این موقع غلام مأمون وارد شده گفت امیر المؤمنین شما را مى‌خواهد کفش پوشیده از جاى حرکت نمود و رفت،

منهم از پى آن جناب رفتم تا وارد بر مأمون شد جلو مأمون ظرفى از انگور و چند ظرف دیگر از میوه‌هاى مختلف بود یک خوشه انگور بدست داشت که مقدارى از آن را خورده بود همین که چشمش بحضرت رضا افتاد از جاى حرکت کرده او را در بغل گرفت و پیشانیش را بوسید آن جناب را پهلوى خود نشانید امام فرمود انگور خوب انگور بهشتى است مأمون درخواست کرد از آن انگور بخورد فرمود مرا معاف دار گفت ممکن نیست شاید بمن اطمینان ندارى مأمون خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد براى مرتبه دوم بدست حضرت رضا علیه السّلام داد آن جناب سه دانه از انگور خورد به گوشه‌اى پرت کرده از جاى حرکت نمود.

مأمون گفت: کجا میروى؟

فرمود: به جایى که فرستادى

وقتى خارج شد عبا را بر سر کشیده بود چیزى عرض نکردم تا داخل خانه شد دستور داد درها را ببندم در رختخواب خوابید من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم.

در همین موقع مشاهده کردم جوانى خوش روى با موى‌هاى مجعد شبیه بحضرت رضا علیه السّلام وارد شد پیش رفته عرض کردم از کجا آمدى درها که بسته بود فرمود کسى که مرا از مدینه در این ساعت بطوس آورده از درهاى بسته نیز داخلم کرده.

گفتم: شما کیستى؟

«فقال انا حجه اللَّه علیک یا ابا صلت انا محمّد بن علی»

من حجت خدایم بر تو. من محمّد بن علی هستم

به طرف اطاق علی بن موسى- الرضا علیه السّلام رفت به من نیز فرمود:

وارد شوم.

همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به اوافتاد از جاى جست و فرزندش را در آغوش گرفت و بسینه چسبانید پیشانیش را بوسید بجانب خود کشانید.

امام جواد پیوسته پدر را مى‌‌بوسید و آرام با او سخنانى میگفت که من نفهمیدم.

در این هنگام کفى بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد سفیدتر از برف حضرت جواد آن کف را مکید امام دست در گریبان خود کرد چیزى شبیه گنجشک خارج کرده بحضرت جواد داد آن را بلعید.

در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت.

حضرت جواد فرمود: اباصلت حرکت کن از انبار تخت بیاور با آب تا پدرم را غسل دهم.

عرض کردم:

در انبار تخت و آب نیست فرمود هر چه میگویم بجاى آور داخل انبار شدم تخت و آب بود بیرون آوردم دامن بکمر زدم تا امام را غسل دهم.

فرمود تو یک طرف برو کسى هست که بمن کمک کند حضرت رضا را غسل داد باز فرمود داخل انبار شو زنبیلى که در آن کفن و حنوط پدرم هست بیاور وارد شدم زنبیلى دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم آوردم خدمت ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند.

آنگاه فرمود تابوت بیاور، عرض کردم بروم پیش نجار بگویم تابوت بسازد فرمود داخل انبار تابوت هست وارد شدم تابوتى دیدم که در آنجا قبلا ندیده بودم جسم پاک امام را در آن تابوت نهاد دو رکعت نماز خواند هنوز تمام نشده بود تابوت بلند شد و سقف شکافته گردید از خانه خارج شد. عرض کردم:

یا ابن رسول اللَّه هم اکنون مأمون مى‌آید حضرت رضا را از من میخواهد، چه کنم؟

فرمود: ساکت باش الان بر میگردد هر پیغمبر اگر چه در مشرق بمیرد و وصى او در مغرب خداوند بین ارواح و اجساد آنها جمع خواهد کرد هنوز سخن‌ امام جواد تمام نشده بود که سقف شکافته شد و تابوت بر زمین آمد، از جاى حرکت نمود

پیکر پاک امام را از تابوت بیرون آورد و در رختخوابش گذاشت مثل اینکه نه غسل داده شد و نه کفن گردیده.

فرمود: حرکت کن در را براى مأمون بگشا همین که در را گشودم دیدم مأمون و غلامان ایستاده‌‌اند با گریه داخل شد گریبان چاک زد و بر سر خود میزد با صداى بلند میگفت:

آه آقاى من ترا از دست دادم، کنار بستر حضرت رضا نشست و دستور داد آماده غسل و کفن شوند امر کرد برایش قبر بکنند. تمام آنچه حضرت رضا فرموده بود آشکار گردید.

خواست قبر پدرش را قبله قبر حضرت رضا قرار دهد یکى از اطرافیان گفت مگر نمیگوئى این شخص امام است

جوابداد چرا، گفت باید قبر او جلو باشد دستور داد در طرف قبله قبر بکنند گفتم بمن فرموده است که هفت پله بکنند و ضریحى بگشایند گفت بمقدارى که ابا صلت میگوید بدون ضریح بکنید ولى لحد قرار میدهم.

وقتى رطوبت و ماهیها را مشاهده کرد گفت:

پیوسته حضرت رضا در زمان زندگانى ما را از عجایب خود بهره‌‌مند میکرد اینک بعد از مرگ نیز نشان میدهد وزیرش گفت میدانى منظور از نشان دادن این عجایب چیست مأمون گفت: نه.

وزیر گفت:

میخواهد بفهماند که اقتدار و سلطنت شما بنى عباس با زیادى حکمروا و مدت طولانى مثل این ماهیهاى کوچک است وقتى مدت شما تمام شود خداوند شخصى از ما را بر شما مسلط خواهد کرد که این سلسله را منقرض کند گفت راست میگوئى.

اباصلت میگوید:

آنگاه مأمون گفت آن دعائى که میخواندى بمن بیاموز سوگند یاد کردم که همین الان فراموش کردم راست هم میگفتم.

دستور داد مرا زندانى کنند و حضرت رضا علیه السّلام را دفن نمود.

یک سال در زندان بودم خیلى دلم تنگ شد شبانگاهى تا بصبح متوسل به خاندان نبوت شدم و از خدا خواستم بحق آنها مرا نجات دهد هنوز دعایم تمام‌ نشده بود که امام جواد وارد شد فرمود دلت تنگ شده است عرض کردم:

آرى بخدا قسم.

فرمود:

حرکت کن دست به زنجیرهائى که به آن بسته شده بودم زد باز شد دست مرا گرفت و از زندان خارج نمود با اینکه غلامها و زندانبانها ایستاده بودند و مرا می‌دیدند ولى قدرت حرف زدن نداشتند از زندان که بیرون آمدم فرمود:

در پناه خدا دیگر نه تو مأمون را خواهى دید و نه او ترا. ابا صلت گفت: بعد از آن تاکنون مأمون را ندیده‌‌ام

کلمات کلیدی: شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد ، مامون خلیفه عباسی ، مامون 

منبع: ویکی اهل و بیت

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام مجتبی (ع)

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام مجتبی (ع)

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام مجتبی (ع)

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام مجتبی (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

صلی الله علیک یا رسول الله و علی آل بیتک الطاهرین

۲۸ماه صفر سالروز رحلت سید انبیاء و برترین آفریده خدا محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم) است.

وجود مقدسی که خداوند متعال تمام جهان را به یمن او و عترت پاکش آفرید و نور او اول مخلوق خداوند است.

پیامبری که خداوند حکیم بارها در قرآن کریم او را ستوده است.

سخن در فضایل و مناقب آن حضرت بسیار است،اما آنچه در این مقام باید گفت عظمت مصیبت خاتم الانبیاء

(صلی الله علیه و آله) است؛ تا آنجا که امام باقر (علیه السلام) در روایتی چنین می فرماید:

«من أصیب بمصیبه فلیذکر مصابه بالنبی (صلی الله علیه و آله) فانه من أعظم المصائب» (کافی ج۳ ص۲۲۰ )
هر کس به مصیبتی گرفتار شد، پس باید مصیبت خود را نسبت به پیامبر الانبیاء (صلی الله علیه و آله)

بیاد آورد پس همانا که مصیبت پیامبر از بزرگترین مصیبتهاست.

در روایات ما گزارشهای متعددی از آخرین روزهای حیات شریف رسول خدا الانبیاء (صلی الله علیه و آله)

و نیز آخرین لحظات آن حضرت نقل شده است از جمله:

صحیح بخاری معتبرترین کتاب اهل سنت چنین نقل می کند:

«زمانی که حال تب بر پیامبر شدید شد فرمود: کاغذی بیاورید تا برایتان نوشته ای بنویسم که پس از آن گمراه نشوید.

عمر گفت: تب بر پیامبر خدا غالب شده است وکتاب خدا نزد ماست و برای ما کافی است.

پس اصحاب حاضر در جلسه با هم اختلاف پیدا کردند و بگو مگو زیاد شد.

پیامبر فرمودند: از نزد من برخیزید و شایسته نیست در نزد من تنازع کنید.

پس ابن عباس خارج شد در حالی که می گفت: مصیبت!

و تمام مصیبت! زمانی بود که بین رسول خدا و نوشته او مانع شدند.»(صحیح بخاری ج۱، ص۳۶.)

همچنین ابن عباس چنین می گوید: «هنگامی که وفات پیامبر فرا رسید گریستند تا محاسنشان از اشک، تر شد پس به آن حضرت گفته شد:

یا رسول الله چه چیز باعث گریه شما شد؟

فرمود: برای فرزندانم می گریم و برای آنچه شرار امتم پس از من با آنان خواهند کرد، گویا فاطمه دخترم را می بینم در حالی که پس از من به او ظلم شده و فریاد می زند:

یا ابتاه، یا ابتاه، پس احدی از امتم او را یاری نمی کند.

فاطمه (سلام الله علیها) سخن پدر را شنید و گریست پس پیامبر به دخترشان فرمودند:

دخترم گریه مکن! آن حضرت پاسخ داد:

گریه من به خاطر آنچه پس از شما با من خواهد شد، نیست؛

بلکه من از فراق و دوری شما می گریم یا رسول الله! پیامبر فرمودند:

تو را مژده می دهم که به زودی به من ملحق می شوی پس تو اول کسی هستی که به من خواهد پیوست.»

(امالی شیخ طوسی ص۱۸۸)

از طرفی بنابر نقلی این روز مصادف با شهادت سبط اکبر رسول خدا، امام حسن مجتبی (علیه السلام) است،

امامی که پیامبر خدا او را سیدِ جوانان اهل بهشت معرفی کرد.

حیات زندگی

آن حضرت در طول مدت حیات خویش با ستم ها و جفاهای فراوانی مواجه شد، تا آنجا که آن دسته از یارانش که به مقام امامت الهی آن حضرت و عصمت ایشان، معرفتی نداشتند با شنیدن خبر صلح ایشان با معاویه ، به خیمه آن حضرت حمله ور شدند، سجاده را زیر پای ایشان کشیدند و پای مبارکشان را مجروح نمودند.

بی آنکه بدانند یا بخواهند بپذیرند که امام معصوم و حجت خدا هر عملی که انجام دهد بر اساس دستور الهی می باشد و جای چون و چرا و اعتراض ندارد.

چرا که اعتراض به حجت معصوم الهی در واقع اعتراض به خداوند حکیمی است که عمل امام علیه السلام

به امر و رضایت او انجام شده است.

سرانجام آن حضرت با زهر مسموم شدند و کار غربت و مظلومیتشان تا بدانجا رسیدکه بدن مطهرشان در روز تشییع

تیر باران شد… صلی الله علیک یا حسن بن علی المجتبی

همچنین آخر ماه صفر بنا به نقلی مصادف با شهادت حضرت شمس الشموس علی بن موسی الرضا علیه آلاف فی التحیه و الثناء می باشد، امامی که رئیس مذهب، صادق آل محمد (صلی الله علیه و اله و سلم)

آرزوی دیدار او را دارد، و تماشای جمال او را تمنّی می کند، و خداوند سبحان، و خاتم پیمبران مدّاح کمال او هستند،

عقل از ادراک مقام او عاجز، و بیان از شمارش فضائل او قاصر است.

هروی می گوید:

در زمانی که آن حضرت در سرخس محبوس بود، نزد زندانبان رفتم، و از او خواستم که آن حضرت را ببینم.

گفت: میسر نیست.

گفتم: چرا؟ گفت:

بسی از اوقات شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند، و ساعتی قبل از ظهر و عصر هنگام زردی آفتاب در مصلایش

که مشغول نماز نیست به مناجات پروردگار مشغول است…

(عیون اخبار الرضا ج۱، ص۱۹۷)

این نمونه ای از عبادات آن حضرت است که کمیّت و کیفیت آن مظهر علم و عرفانی است که ادراک آن شایسته

مقربین درگاه خداست…
این امام همام در سال ۲۰۳ هجری در حالی که ۵۵ سال از عمر مبارکشان می گذشت توسط مامون عباسی

به شهادت رسید در حالی که خود مامون اعتراف می کند که آن حضرت اعلم و اعبد اهل زمین است،

(عیون اخبار الرضا ج۲، ص۱۴۹)

غافل از آنکه اعلم و اعبد از تمام اهل زمین، افضل از تمام اهل زمین بوده و به حکم عقل و فطرت و کتاب و سنت،

افضل از کل، امام الکل است.

و صلی الله علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری

 

منبع: سایت رسمی دفتر آیت الله عظمی وحید خراسانی

پنجم مهر روز جهانی جهانگردی گرامی باد

پنجم مهر روز جهانی جهانگردی گرامی باد

پنجم مهر روز جهانی جهانگردی گرامی باد

پنجم مهر روز جهانی جهانگردی گرامی باد

روز جهانی جهانگردی

از سال ۱۹۸۰، سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل متحد سالانه روز ۲۷ سپتامبر را به عنوان روز جهانی گردشگری جشن می‌گیرد.

از گرامی داشت چنین روزی، بالا بردن سطح آگاهی در مورد نقش گردشگری در جامعه جهانی و نشان دادن چگونگی تاثیر گردشگری بر ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان است.

این تاریخ در سال ۱۹۷۰ انتخاب شد و اساسنامه UNWTO به تصویب رسید.

تصویب این اساسنامه نقطه عطفی در جهانگردی جهانی به حساب می آید.

هدف از این روز افزایش آگاهی در مورد نقش جهانگردی در جامعه بین المللی و نشان دادن چگونگی تأثیر آن بر ارزش های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان است. موضوع روز “جهانگردی پایدار” ، در سال ۲۰۱۷ بود.

در سال ۲۰۱۸ موضوع “جهانگردی و تحول دیجیتال” بود.

در دوازدهمین جلسه در استانبول ، ترکیه ، در اکتبر ۱۹۹۷ ، مجمع عمومی UNWTO تصمیم گرفت هر سال یک کشور میزبان را تعیین کند تا به عنوان شریک سازمان در جشن روز جهانی گردشگری عمل کند.

در پانزدهمین جلسه در پکن ، چین ، در اکتبر ۲۰۰۳ ، مجمع تصمیم گرفت که ترتیب جغرافیایی زیر برای جشن های روز جهانی گردشگری دنبال شود: ۲۰۰۶ در اروپا؛ ۲۰۰۷ در جنوب آسیا؛ ۲۰۰۸ در قاره آمریکا؛ ۲۰۰۹ در آفریقا و ۲۰۱۱ در خاورمیانه.

مرحوم ایگناتیوس آمادووا آتیگبی ، یک شهروند نیجریه ، کسی بود که ایده نشانه گذاری ۲۷ سپتامبر هر سال را به عنوان روز جهانی گردشگری پیشنهاد کرد.

سرانجام به دلیل سهم خود در سال ۲۰۰۹ شناخته شد.

رنگ روز جهانی گردشگری به رنگ آبی است.

جهانگردی چیست؟

پدیده­ ی مسافرت را از محلی به محل دیگر و از کشوری به کشور دیگر، بدون در نظر داشتن قصد مهاجرت، اشتغال یا اقامت مستمر، جهانگردی گویند.

از دید سازمان ملل «جهانگرد یا گردشگر کسی است که کشوری غیر از کشور محل اقامت خود را مورد بازدید قرار دهد،

مشروط بر این­که، این بازدید به منظور احراز هیچ­گونه شغل و کسبی نباشد و حداقل ۲۴ ساعت و حداکثر سه ماه در کشور میزبان توقف نماید

و مسافرت او مبنی بر یکی از علل زیر باشد: تفریح، استراحت، گذراندن تعطیلات، امور خانوادگی، درمان و امور پزشکی، ورزش،

امور مذهبی، مأموریت یا شرکت در هم­ اندیشی­ها.»

جهانگرد یا گردشگر کسی است که کشوری غیر از کشور محل اقامت خود را مورد بازدید قرار دهد

تاریخچه­ ی جهانگردی

تاریخچه­ ی جهانگردی را، می­توان به گذشته­ های دور نسبت داد.

چنان­که در دوران پیش از اسلام، برخی از یونانیان و رومیان به ایران سفر می­کردند.

پاره ­ای از آنان چون “هردوت” و “گزنفون” سفرنامه­ هائی با موضوع دیدار از ایران نوشته ­اند.

در دوران بعد از اسلام نیز، نخستین کسی که از مغرب­ زمین به ایران سفر کرد و سفرنامه­ هائی در این باره نوشت “بنیامین تودلای” اسپانیائی بود که در سال ۱۱۵۹م. به کشورهای مختلف از جمله ایران سفر کرده است.

در گذشته­ های دور، مردانی که شهامت و جسارت رویاروئی با مشکلات را به جان می­ خریدند و مدت­ های مدیدی در بیابان ­ها و صحراها و از میان راه­ های پرخطر رد می­شدند تا به شهر و دیاری برسند، سیاح می­ نامیدند؛ نظیر ابن بطوطه، ناصر خسرو، مارکوپولو.

در قرن نوزدهم اصطلاح جهانگرد یا توریست [Tourist] جایگزین سیاح شد.

در آن زمان اشراف­ زادگان فرانسوی، برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه­ های لازم زندگی مسافرت می­ کردند.

این جوانان، در آن زمان توریست نامیده می­ شدند.

بعدها این اصطلاح برای کسانی به کار رفت که برای سرگرمی، وقت­ گذرانی و گردش، به فرانسه سفر می­کردند.

این اصطلاح، با گذشت زمان به مسافرت خارج از فرانسه نیز تعمیم داده شد و به همه­ ی افرادی که به خارج از کشور محل اقامت خود  مسافرت می­ کردند، توریست گفته شد.

اطلاعات تاریخی، نشان می­ دهد که مسافرت برای استراحت و تفریح، از اوایل قرن شانزدهم میلادی شروع شده و نمی­ توان انگیزه­ ی اصلی سیاحان معروفی چون: ابن بطوطه، واسکودوگوما، کریستف کلمب و مارکوپولو و مانند این­ها را، تفریح و استراحت دانست.

اینان، سیاحانی حرفه­ ای بودند که برای کشف سرزمین­ های جدید، تجارت، ماجراجوئی، شناخت اقوام و ملت­ های دیگر و یا زیارت، گام در سفرهای چندین­ ساله می­ گذاشتند.

سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)

سازمان جهانی گردشگری به اختصار (UNWTO) مستقر در شهر مادرید اسپانیا، یکی از نمایندگی‌های سازمان ملل است که وظیفه هدایت صنعت گردشگری را دارد.

سازمان جهانی گردشگری به عنوان محل گفتگوی کشورها درباره سیاست‌ها و تجارب عملی آنها درباره دانش گردشگری است.

این سازمان نقش مرکزی و مهمی در ترفیع وضعیت تعهد و توانایی‌های موجود کشورهای در حال توسعه در زمینه گردشگری دارد.

انواع جهانگردی

جهانگردی بر حسب اغراضی که مردم به جهت آن سفر میکنند، دارای اقسام ذیل است:
۱- جهانگردی تفریحی؛ افراد یا دسته‌هایی را شامل می‌شود که با هدف تفریح، استراحت، گذراندن تعطیلات از سرزمین خود به سفر می‌روند.
۲- جهانگردی درمانی؛ شامل افرادی می‌شود که برای استفاده از تغییرات آب و هوا، با هدف پزشکی و درمانی و استفاده از آبهای معدنی، اقدام به مسافرت می‌کنند.
۳- جهانگردی فرهنگی؛ که در آن افراد برای آشنایی با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم ملل مختلف، آثار تاریخی و مطالعه علمی، اقدام به سفر می‌کنند.

۴- جهانگردی مذهبی؛ هدف از این نوع جهانگردی زیارت اماکن مقدسه، بازدید از اماکن مذهبی مثل مساجد و کلیساها و معابد قدیمی، شرکت در مراسم عبادی و …
۵- جهانگردی ورزشی؛ که هر نوع مسافرتی را که به منظور فعالیتهای ورزشی انجام می گیرد، شامل می‌شود؛ مانند کوهنوردی، شکار، شرکت در مسابقات و تماشای مسابقات و…
۶- جهانگردی تجاری؛ مثل مسافرتهایی که افراد برای شرکت در بازارها و نمایشگاهای کالا و صنایع تأسیسات کارخانه‌ای و نظایر آن انجام می‌دهند.
۷- جهانگردی سیاسی؛ مسافرت به منظور شرکت در جشن‌های بین‌المللی و مراسم خاص و کنگره‌ها و کنفرانسها را جهانگردی سیاسی می‌گویند.

توسعه جهانگردی برای رشد اقتصادی و اجتماعی

جهانگردی دارای خاصیّت ویژه‌ای است که می‌توان آن را به منزله ی نیروی محرک توسعه اقتصادی در تمام کشورها محسوب داشت.

هیچ کشوری را نمی‌توان یافت که فاقد مواد اولیّه لازم برای توسعه جهانگردی باشد.

آنچه که کشورها را از هم متمایز می‌سازد، خود به تنهایی جاذبه جهانگردی به شمار می‌رود.

طرحهای جهانگردی در کشورهای در حال توسعه از طریق ارائه کمک‌های فنی و مالی به طور وسیعی از طرف بیشتر سازمانهای مالی بین‌‌المللی و دفاتر تأمین‌کننده کمکهای اقتصادی و مالی جهانی مورد حمایت قرار گرفته است.

 

گردآوری:  بخش فرهنگ و هنر بیتوته

کلمات کلیدی: روز جهانی جهانگردی،روز جهانی جهانگردی گرامی باد،پیامک روز جهانی جهانگردی،روز جهانی جهانگرد،تبریک روز جهانی جهانگردی،عکس روز جهانی جهانگردی،شعار روز جهانی جهانگردی،پیام تبریک روز جهانی جهانگردی

دفاع مقدس هشت سال استقامت و ایثار

دفاع مقدس هشت سال استقامت و ایثار

دفاع مقدس هشت سال استقامت و ایثار

دفاع مقدس هشت سال استقامت و ایثار

هفته دفاه مقدس بر حماسه سازان و ملت بزرگایران اسلامی مبارک و گرامی باد.

جنگ ، یادآور ویرانی و مرگ است، اما هنگامی که جنگ جنبه دفاع از کشور، آئین و ارزشهای متعالی انسانی می یابد، مقدس و ستایش برانگیز می شود.

هشت سال دفاع مقدس ایران در قبال تجاز رژیم بعثی صدام، جنگی از این گونه است.

جوانان، مردان و زنانی که در این راه  به شهادت رسیدند، اسطوره مقاومت و ایستادگی هستند و یاد و خاطره شان هرگز فراموش نمی شود زیرا آنها برای دفاع از والاترین ارزشها جان خود ایثار کردند.

ملت ایران از دیر باز تمدن ساز و فرهنگ ساز بوده و این فرهنگ سازی ، اگر چه فراز و نشیبی داشته اما هیچگاه خاموش نشده است.

انقلاب اسلامی سرآغاز فصل جدیدی در حیات سیاسی ایران در عرصه جهانی بود.

به همین دلیل دو ابرقدرت غرب و شرق و اقمارشان به دشمنی با انقلاب پرداختند.

زیرا انقلاب اسلامی راهی پیش روی ملتها در مبارزه با ظلم و استکبار و استثمار کشورها گذاشت و سیاستهای استعماری آمریکا و شوروی، دوابرقدرت وقت غرب و شرق را ، به چالش کشید.

تجاوز صدام دیکتاتور عراق به جمهوری اسلامی ایران ۱۹ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با حمایت دو ابرقدرت غرب و شرق ناشی آغاز شد.

آنها نگران صدور پیام انقلاب اسلامی به ملتهای تحت استعمار و استثمار بودند.

این تجاوز در ۲۲ سپتامبر سال ۱۹۸۰ آغاز شد.

جنگ تحمیلی صدام علیه جمهوری اسلامی ایران هشت سال به طول انجامید و صدام و حامیانش در دو بلوک و شرق و غرب نتوانستند به هیچ یک از خواسته ها یشان در تجزیه  ایران و براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی برسند.

این جنگ، نقطه قوت و افتخاری برای بالندگی آرمانهای انقلاب اسلامی و رشد و شکوفایی ایران در تمام زمینه ها شد.

مردم ایران برای گرامی داشت یاد دهها هزار شهید، جانباز و رشادتهای میلیونها نفر جوان و مرد و زن در دفاع از کشور و ارزشهای انقلاب اسلامی ۲۲ تا ۲۸ سپتامبر را، هفته دفاع مقدس نامگذاری کردند.

در این یک هفته برنامه های بسیاری برای زنده نگه  داشتن یاد رشادتها و شجاعت  صدها هزار نفر که شهید یا مجروح و جانباز شدند ، گرامی داشته می شود.

   روز اول هفته دفاع مقدس با رژه نیروهای نظامی در تمام شهرهای ایران برگزار می شود. یکی از مهمترین و بزرگترین این رژه ها در تهران برگزار می شد.

در این رژه،  نیروهای مسلح ایران، دستاوردهای خود در عرصه های مختلف زمین، دریا و هوا را در دفاع از کشور به نمایش می گذارند.

رزمندگان ایرانی در طول هشت سال دفاع در برابر تجاوز نظمی رژیم صدام، جلوه جدیدی از فرهنگ مقاومت، ایثار و از خود گذشتگی را به ملتهای تحت ستم ارائه کردند.

یکی از رخدادهای مهم ، هویت ساز و فراموش ناشدنی تاریخ معاصر ایران ، هشت سال دفاع مقدس است.

حماسه انسانهای مومن و مشتاق جهاد در راه خدا، نمایانگر سبک‏های بی بدیل رزم و حماسه سازی و عرضه الگوی جامعی برای پیروی از جلوه های عملی فرهنگ اسلامی است.

از نگاه امام خمینی (ره) بنیاگذار جمهوری اسلامی که جنگ تحمیلی  را  در مقام نظر و عمل از آغاز تا پایان، رهبری کردند و با سرانجامی ‏کامیاب به پایان رساندند بهتر می توان تحولات این دوره از تاریخ انقلاب اسلامی و تاثیران آن را در تداوم حیات جمهوری اسلامی شناخت.

امام خمینی(ره) دیدگاههای جامعی درباره دفاع مقدس دارند که هر کدام زاویه ای از این رخداد بزرگ را رازگشایی می‏ کند.

این جنگ از دیدگاه عرفانی و معنوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، برای ملتی که به تازگی از استبداد رژیم شاهنشاهی رهایی یافته بود، یک “امتحان الهی” قلمداد شد.

امام خمینی (ره) در اظهارنظری در این باره می فرمایند: «جنگ هم یک مساله‌ای بود که انسان خیال می‌کرد بسیار مهم است، لکن معلوم شد که منافعش بیشتر از ضررهایش بود.

آن انسجامی‌که در اثر جنگ بین همه قشرهای مردم پیدا شد و آن معنای روحانی و معنوی که در خود سربازان ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران به نمایش گذاشته شد و آن روح تعاونی که در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر کشور تحقق پیدا کرد، به دنیا فهماند که این مساله ای که در ایران است با همه مسائل جداست.»

در تاریخ ، از هشت سال دفاع مقدس ملت  ایران ، به عنوان نماد آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا یاد خواهد شد، اما از متجاوز و متحدان او که طی هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نخواهد شد.

امام خمینی (ره)  فرمودند: «هر روز ما در جنگ برکاتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم.

ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهان‌خواران کنار زده‌ایم.

ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ، ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم.

ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردم مان باور کردیم.

ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها می‌توان سالیان سال دفاع کرد.»

امام خمینی (ره) در آن لحظات حساس و تعیین‌کننده که ماشین مرگبار جنگی صدام با حمایت شرق و غرب در خاک ایران پیشروی می‌کرد، فرمودند: «ما آن چنان سیلی به صدام بزنیم که دیگر قدرت بلند شدن نداشته باشد».

این سخن تاریخی همراه با این فراز مهم از حضرتش که «جنگ ، جنگ است و عزت و شرف ما در گرو این جنگ است» صلابت و دیدگاه محکم آن پیر فرزانه را به نمایش می‌گذارد.

این جمله معروف امام(ره)، ماه‌ها بعد در  سلسله عملیات‌ ثــامن الائمه(ع) و شکسته شدن محاصره آبادان،عملیات طریق القدس، عملیات  فتح‌المبین و بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر صورت عملی به خود گرفت و سال‌ها بعد در عملیات کربلای ۵ و والفجر ۸، ارتش رژیم بعثی عراق را خرد کرد.

صدام در خلال سال‌های پس از جنگ و در جریان تجاوز به امیرنشین کویت اذعان کرد: «ما در جنگ با ایرانی‌ها ، با مردانی با صلابت روبرو بودیم».

این دشمن قهار و جنایتکار، با ادای احترام به امام خمینی(ره) اعتراف دیگری هم کرده  و گفته است : «آنها مردانه می‌جنگیدند».

     یکی از ویژگیهای امام خمینی (ره) پیش بینی های درست او درباره بسیاری از وقایع بود.

جدا از عارف بودن امام خمینی (ره) ، این پیشبینی ها نشان از درک عمیق ایشان از تحولات جهانی و ایمان به امداد الهی و وفاداری ملت ایران به رهبرشان تا پای جان دارد.

رهبر کبیر انقلاب اسلامی درماههای اول تجاوز ارتش بعثی عراق به ایران خطاب به دیکتاتور عراق گفت: «به صدام هم مى‏ گویم که من یک راه براى تو سراغ دارم و آن راه ، انتحار است.

همان طورى که هیتلر بعد از آنکه به شکست رسید خودش را کشت، تو هم اگر مردى و مثل هیتلرى ، خودت را بکش.»

امام خمینی (ره) زمانی این سخنان را بیان کرد که صدام در وضعیت تهاجمی و وضعیت نیروهای نظامی ایران در شرایط پس از پیروزی انقلاب، نامنسجم  بود.

صدام در سال ۲۰۰۳ پس از اشغال عراق توسط آمریکا در وضعیت خفت باری اعدام شد.

رهبر کبیر انقلاب اسلامی  در روزهایی که بنادر و فرودگاه‌های کشورهای عرب جنوب خلیج‌ فارس در اختیار رژیم بعثی صدام بود و پول‌ های هنگفت نفتی و تجهیزات نظامی گسترده این کشورها در اختیار صدام بود، به سران این کشورها نصیحت کردند که از پشتیبانی صدام جنایتکار دست بردارند؛ چرا که صدام در صورت آمادگی، به کشورهای آنان هم تجاوز می‌کند.

این پیش بینی دو سال پس از پایان جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی در اواسط سال ۱۹۹۰  در خصوص کویت و عربستان سعودی تحقق یافت و صدام به پشتیبانان خود حمله کرد.

درباره دفاع مقدس هشت ساله مردم ایران، سخن بسیار است.

مردم ایران هیچگاه یاد مردانی را که از همه چیز خود برای دفاع از انقلاب و اسلام گذشتند فراموش، نمی کنند.

هفته دفاع مقدس بهانه ای برای یادآوری و ماندگاری رشادتهای این مردان پرافتخار در تاریخ ایران است.

منبع: پارس تودی